هنور که هنوزه، الانی که سال چهارم، الانی که دیگه یه مقاله متوسط از کارم آماده چاپ هست و مقاله کامل و اصلی این فاز اول شاید ۷۰ درصدش حله، الان که باید برای یک ماه دیگه یه مقاله سوم رو برای ارایه آماده کنم، الانی که یه فاز اصلی دیگه از کارم مونده که هیچ ایدهای ندارم ازش، هنوز دارم به این فکر میکنم که آیا بهترین کار این نیست که انصراف بدم یا با یه ارشد سر و ته داستان رو هم بیارم.
هنوز دارم به این فکر میکنم که دیر نیست که برم دنبال یه رشته دیگه؟ دیر نیست که دنبال کاری موضوعی رشتهای بگردم که واقعا دوستش داشته باشم. که این قدر با ناامیدی نرم جلو که این قدر حس اضافی بودن در اون رو نکنم. دارم فکر میکنم اصلا همچین چیزی هست؟ یا اگر هست من میتونم پیدا کنم؟ یا باز میشه این داستان حملونقل که فکر میکردم قلهی آرزوهام ته این راه هست. هنوز که هنوزه درگیرم و ناراحت و ناامید.